میثاق طلبگی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

جلسه اول درس خارج اصول استاد حاج شیخ محمد حسن وکیلی

 

ادامه بحث اصول ما بعد از طرح مباحث  حقیقت وضع و فروعاتش  و حقیقت انشاء و خبر و مباحثی دیگر  به بحث اوامر رسید

 


در بحث اوامر با مشکلی مواجه میشویم که سبب میشود بجای ورود مستقیم به این بحث ابتدا مقدمتا به برسی یک دسته مباحث عقلی بپردازیم

·       وقتی وارد بحث اوامر میشویم اولین بحثی که مطرح میشود این است که آیا ماده و هیات امر دال بر وجوب است یا خیر؟

o      برای پاسخ به این سوال ابتدا باید معنی وجوب را بررسی نموده و شاخصه های آن را شناخت

·       برای فهم معنی وجوب عموما میبینیم اصولیون بحث استحقاق ثواب و عقاب را مطرح کرده اند و گفته اند واجب چیزی است که ترک آن ، فاعل را مستحق عقاب میکند

·       حال سوال به این مرحله میرسد که چه چیزی است که روشن میکند ترک کننده مستحق عقاب هست یا نیست ؟

o      درپاسخ به این سوال میگویند این بناء عقلاست که روشن میکند شخص  مستحق عقاب است یا خیر

·       بحث اینگونه ادامه پیدا میکند که عقلا بر چه اساس حکم به استحقاق و عدم استحقاق میکنند؟

o      درپاسخ گفته میشود بر اساس حکم عقل (حسن و قبح عقلی)

  لذا برای روشن شدن مسائل ابتدا باید به تبیین مبادی احکامی پرداخت تا ببینیم اولا دایره ارزش عقل عملی چقدر است و در چه حوزه ای حجت است و در چه حوزه ای حجت نیست در نتیجه دریابیم که تا کجا میتوانیم با بنای عقلا همراهی کنیم و به آن احتجاج کنیم؟  پس از آن است که برسی میکنیم حقیقت حکم چیست و در ادامه آن برسی میکنیم که آثار و لوازم حکم چیست

 

 

 


 

این مباحث در علم اصول عموما ذیل مباحث حسن و قبح عقلی طرح و برسی میشود

·       درباب ملازمات عقلی میگویند دائره ادراکات عقل نسبت به حسن و قبح افعال چقدر است  و چه مقدار ملازمه با حکم شرع دارد؟

·       لکن بحث حسن و قبح عقلی دامنه اش خیلی فراتر از مباحث اصول است

·       گرچه مباحث اصولی ای مانند قبح عقاب بلابیان  و قبح تجری و قبح عصیان در برابر مولی را در خود جای داده لکن مباحثی کلامی  مانند قبح تایید شخص متنبّی بوسیله الله تعالی  با معجزه را نیز در خود جای میدهد

·       همچنین علاوه بر مباحث اصولی و کلامی ،مباحثی پیرامون علم اخلاق را در بر میگیرد بدین نحو که مثلا سوالی مطرح میشود که آیا اصلا ما خوب و بدی در عالم داریم که بعد از اثبات وجودش بگوییم تمام آنرا عقل ما قادر به اکتشاف به تنهایی نیست و باید آن را انبیای الهی از خداود گرفته و برای ما بیاورند یا نه ؟

 






پیرامون مبحث حسن و قبح عقلی در امور اخلاقی

·       برخی در غرب امروزه حرف یونان باستان را تکرار میکنند و میگویندما اصلا در عالم چیزی به اسم خوب و بد نداریم و میگویند قضایای هست و نیست یک سری امور واقعی اند که میگوید یک سری چیزها هستند یا نیستند اما باید ها و نبایدها یکسری امور واقعی نیستند بلکه یک سری اموری ساختگی هستند که بسته به علایق ما تغییر میکنند لذا فقه و اخلاق را از امور واقعی نمیدانند بلکه از امور قرار دادی میدانند[1] البته به این سخن پاسخ هایی داده اند که بیان آن را در اینجا مجال نیست.[2]

 

 

 

 

 

 

انحاء[3] استعمالات باید(وجوب)ها  و نباید ها



 

باید و نباید در عرف ما گاهی انشائی و گاهی خبری است[4]

·       بدین معنی که گاهی میخواهیم از حقیقتی گزارش بکنیم ومیتواند مورد بحث و برسی قرار میگیرد مثل تبادل نظر پزشکان درباره مریضی که میگویند باید این مریض بستری شود وگاهی یک  مدیری به زیر دست خود امر میکند که در اینجا بحث از صدق و کذب (باید) به میان نمیاید[5]

 




باید های انشائی

این باید ها به دو نحو استعمال میشوند [6]


·       باید های انشائی اجتماعی: بوسیله باید برعهده مکلفی انشاء تکلیف میکنیم

·       باید های انشائی فردی:که شخص نه اینکه در فضای اجتماعی بلکه در فضای درونی خودش انشاء( باید) میکند و بوسیله این (باید) خودش خودش را تحریک میکند [7]الفاظ انشائی برخلاف الفاظ  خبری که ابراز کننده علم انسان هستند و از جنس ادراک هستند  صفات دیگر انسان غیر از علم از جمله امید و ترس و طلب را ابراز میکنند و باید انشائی در حقیقت بجای ابراز علم کشش و تحریک موجود درونی را ابراز میکند ولو اینکه به حرکت خارجی منجر نگردد[8]

 

 


 

باید های خبری

این باید ها نیز به دو نحو استعمال  میشوند

   باید های نسبی : وقتی چیزی نسبت به چیزی- بین دو امر واقعی و غیر اختیاری[9]-یا - یک امر اختیاری و واقعی[10]-   بایدو ضرورتی داشته باشد میتوان آنرا باید نسبی نامید ولو فی ذاته بایدی نباشد

    به عبارت دیگر حکایت نسبت ضروری بین دو شی را باید خبری نسبی گویند

 



باید خبری نسبی به دو نحو استعمال میشود

o      باید نسبی عملی :مثل: برای اینکه موفق بشوی باید درس بخوانی

o      باید نسبی علمی : مثل:آب اگر روی آتش باشد بعد از ده دقیقه باید به جوش برسد

 



    باید های مطلق[11] : اصل وجود این باید محل اختلاف است 

 

·       مثال:در دفترچه قوانین نوشته همه شهروندان حین رانندگی باید کمربند ایمنی خود را ببندند( نه از نگاه انشا و ابلاغ به رانندگان بلکه از نگاه خبر و گزارش  از مجموعه قوانین تصویب شده)


 

بایدهای خبری مطلق بر دو نحو استعمال اند 

o      باید های خبری مطلق فردی

مثل:من خودم به شخصه میفهمم که باید امروز به مدرسه رفت

o      باید های خبری مطلق اجتماعی باید هایی است که خودما باید و نبایدیش را نمیفهمیم و جامعه به ما میگوید

مثل ((نباید پا راجلوی بزرگتر دراز کرد))

 

درجلسه بعد به این میپردازیم که در حسن و قبح عقلی محل نزاع کدامیک از اینها است




[1] یکی از ادله نسبی گرایان اخلاقی تمسک به اختلاف ارزش‌های اخلاقی افراد و جوامع مختلف است؛ مثلا در جوامعی اجساد مردگان را می‌سوزانند و آن را کار خوبی می‌دانند ولی برخی جوامع این نوع رفتار با اجساد مردگان را بسیار بد و نادرست می‌دانند. نسبی گرایان این تنوع موجود در ارزش‌های خوب و بد جوامع را دلیل بر نسبی بودن احکام اخلاقی می‌دانند و معتقدند که خوبی و بدی و درستی و نادرستی و بایدها و نبایدهای اخلاقی تماما به سلیقه‌های فردی و گروهی وابسته است و هیچ بنیان واقعی و ثابتی ندارد. یکی دیگر از ادله نسبی گرایان اخلاقی این است که : گزاره‌های اخلاقی از نوع گزاره‌های انشایی‌اند که در این صورت هیچ خبری از واقعیتی نمی‌دهند و تنها بیانگر خواست افراد و گروه‌های جوامع مختلف هستند.

[2] مخالفان نظریه نسبیت گرایی اخلاقی چنین پاسخ می‌دهند که اولا همه جوامع مختلف در همه ارزش‌های اخلاقی با هم اختلاف ندارند و می‌توان از جوامعی نام برد که همگی به خوبی عدالت و بدی ظلم اعتراف دارند هرچند که ممکن است در مصادیق آن اختلاف داشته باشند. علاوه بر این که این اختلافات جوامع مختلف بنیادین نمی‌باشد و حتی در صورت اختلاف بنیادین هم نمی‌تواند منطقا بر درستی و حقانیت همه آن‌ها دلالت داشته باشد. از طرف دیگر مخالفان نسبیت معتقدند که احکام اخلاقی بر خلاف ظاهر انشایی شان، در حقیقت از سنخ جملات خبری بوده و از واقعیت عینی خبر می‌دهند و لذا تابع احساسات و سلایق شخصی و گروهی نیستند.

[3] عبارت انحاء باید ها  را بجای اقسام باید ها بکار میبریم زیرا اقسام را باید در جایی بکار برد که قسم و مقسم مشترک معنوی باشد

[4] اگر جمله به قصدحکایت از خارج گفته شود اخبار است و اگر به قصد طلب یا... باشد انشاء آیت الله خوئی محاضرات فی اصول الفقه (تقریر فیاض)، ج 1،ص 87.

[5]برای بحث از صدق و کذب باید انشائی ابتدا آنرا به معنی خبری حمل میکنیم تا بتوانیم درباره صدق و کذب بودن آن بحث کنیم

[6]تقسیم بندی برگرفته از  نظر مرحوم علامه طباطبائی میباشد

 

[7]برخلاف باید های خبری که به تنهایی  ماهیت تحریکی ندارند مثل اینکه شخصی در خلوت میگوید من باید ادم خوبی باشم

[8]بر سر این مساله اختلاف است که آیا انسان در درون خودش یک حالت دستوری دارد که به خودش دستور بدهد برای انجام کاری یا صرف فهم مطلب منجر به تکان خوردن و انجام کارمیشود که بعدا از آن بحث خواهد شد

[9]اگر انسانی از ده طبقه بیافتد مصدوم میشود

[10]دارو خوردن و درس خواندن به نسبت سلامتی و موفقیت

[11]درباید های مطلق نسبتی هم اگر باشد به نسبت موضوع است برخلاف باید های نسبی که نسبیت به نسبت هدف است

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی