میثاق طلبگی

بسم الله الرحمن الرحیم

تعریف اعتبار:خلق یک مصداق فرضی برای یک مفهومی که دارای مصادیقی حقیقی است

 ادامه مثالهای مرحوم علامه طباطبایی برای اعتباربه معنی الاخص


بسم الله الرحمن الرحیم

تعریف اعتبار:خلق یک مصداق فرضی برای یک مفهومی که دارای مصادیقی حقیقی است

 

ادامه مثالهای مرحوم علامه طباطبایی برای اعتباربه معنی الاخص

مثال برای اعتبار به معنی الاخص بعد الاجتماع [1]

 

اعتبار ملکیت

این اعتبار طبیعتا مال فضایی است که انسان رقیبی دارد در منظر علامه طباطبایی این اعتبار مانند اعتبار وجوب و حسن و قبح از اعتباراتی است که ناخودآگاه شکل میگیرد همچنین ایشان معتقدنداین مفهوم اصلش در ملکیتهای تکوینی بوده است مثلا انسانها هرکدام نسبت به بدنشان ملکیتهای تکوینی داشته اند که دیگران نه میتوانند در این ملک تصرف کنند نه میتوانند مانع تصرف مالک در ملکش شود حال انسان بعد از دیدن این ملکیت تکوینی میخواهد همین رابطه را با چیزهایی که تکوینا ملک اونیست و از او جداست داشته باشد لذا یک چنین رابطه ای را بین خودش و انها فرض میکند پس ما امدیم مصادیقی فرضی برای مفهوم ملک درست کردیم که همان ملک اعتباری است

 

اعتبار ریاست و مرئوسیت

وقتی جامعه ای شکل میگیرد چون برخی زورمند تر و برخی ضعیف تر اند بطور طبیعی برخی برخی دیگر را استخدام میکنند[2] و از لوازم این استخدام ریاست و مروسیت است لازم به ذکر است که این اعتبار نیز اعتباری ناخود آگاه است  چراکه مثلا در جوامع بدوی چنین نیست که رییسی برای یک قبیله جعل شود بلکه زورمند خود به خود رییس میشود

 

نکته:استاد میفرمایند بادقت در مثالهای مرحوم علامه طباطبایی میبینیم که تمام مثالهای ایشان اعتبارات ناخودآگاه هستندلکن وقتی جوامع پیشرفته میشوند به این اعتبارات ناخودآگاهشان خودآگاه نگاه میکنند لذا بصورت اگاهانه  از ان اعتبار استفاده میکنند [3]

 

نکته:درعلم اصول وقتی صحبت از اعتبار میکنیم  مقصودمان اعتبارات آگاهانه بعدالاجتماع است یعنی انسان مفاهیم فردی را در فضای اجتماعی ایجاد میکند که دیگران از ان اعتبار باخبر شوندوبراساس ان یکسری رفتارهایی شکل دهندلذا در اصول میگوییم اعتباری که اثر نداشته باشد لغو است [4] پس این اعتبار آگاهانه چون همیشه مقدمه عمل اجتماعی است دارای اولا اثرقانونی قابل سرایت به دیگران و ثانیا برای عملی شدنش دارای لزوم پذیرش از طرف مقابل است

 

 

 

بحثی پیرامون تفاوت اعتبارات آگاهانه و اعتبارات ناخودآگاه[5]

 

تفاوت اول(مهم)

دراعتبارات ناخودآگاه بدین نحو نبود که آن امرحقیقی آثار قانونی [6]داشته  باشد وبعد که امرغیر حقیقی را که بجای ان مینشانیم دنبال آثارش باشیم[7] مثلا در تمثیل ((توچون ماه ی ))ناخودآگاه خصوصیات ماه به شخص منتقل میشد و کمااینکه ادمی از دیدن ماه شب 14 در شب تیره لذت میبرد از دیدن ان معشوق هم همانقدر لذت میبرد

 از آنچه ذکر شد مشاهده میشود که این انتقال یک انتقال قهری است ولازم نیست طرف مقابل پذیرش کند و اثر عملی هم درکار نیست

پس تفاوت را چنین ذکر میکنیم که در اعتبارات ناخودآگاه ماالزاما احتیاجی به آثاری قانونی نداریم که بخواهیم این آثار قانونی را بر ان فرض اعتباری سوار کنیم

درادامه استاد میفرمایند این خصوصیت روی اصل تخییل سوار است کما اینکه در منطق در قضایای مخیلات قانونی داریم که میگوید ذهن انسان قوه تخییل داردو میاید خصوصیت برخی چیزها را به برخی دیگر در اثر همجواری انها نسبت به یکدیگرسرایت میدهد مثلا در یک فرض تشبیه میکنیم رنگ دارویی تلخ را به آب آلبالو درحالیکه ان بیمار از اب البالو احساس خوشایندی در ذهنش داردحال وقتی از جهت رنگ قران داشتند در نفس سامع خصوصیتی که  در نفس ما مربوط به طعم آلبالو هست به طعم ادراکی ما از دارو منتقل میشود [8]

 

تفاوت دوم

اعتبارات ناخودآگاه  چون اثار قانونی ندارند احتیاج به پذیرش وقبول هم ندارند[9]برخلاف اعتبارات دسته دوم که آگاهانه اند که باید حتما با قبول باشد[10] حال این قبول اختیارا باشد یا اجبارا[11]

 

مرحوم علامه میفرمایند اگر بخواهیم از سه دسته اعتبار به معنی الاخص مذکور قدر جامعی بگیریم باید بگوییم اعتبار عبارتند از اعطاء حق الشی لغیره [12]

 

سوال:

آیا در وضع اعتبار داریم؟

آیا وقتی اعتبارکننده میگوید سمیت اعتباری انجام داده یا خیر؟

آیا وقتی مردم این سمیت را شنیدند و براساس ان استعمال کردند ایا دراذهان مردم اعتباری[13] شکل گرفته یا خیر

مرحوم حاج شیخ:

تعبیر وضع در عبارت ((وضع الالفاظ للمعانی)) مجاز است

حال طبق توضیحاتی که درباب اعتبار تاکنون بحث کردیم میفهمیم که اگر مجازی درکار باشد حتما اعتباری درکار بوده است پس عرب تسمیه را فرد اعتباری وضع تصور کرده است [14] حال بعد از اینکه  لفظ در معنی ای استعمال شد وکثرت استعمال پیدا کرد ممکن است در اثر کثرت استعمال در اذهان عرف لفظ و معنی یکی شوند و عرف بین انها تفاوتی احساس نکند[15] در اینجا مرحوم علامه طباطبایی میفرمایند در اینجا میگوییم عرف اعتبار کرده است [16]لفظ را نفس المعنی [17][18]



[1] بعد از اجتماع بشری و تشکیل جامعه

[2] گرچه انسان طبیعتا میخواهد دیگران را به تمامه استخدام کند و فقط خودش باشد انهم درقله لکن چون به دیگران از لحاظ روابط روحی و نیازهای جسمی نیاز دارد سعی میکند با دیگران ارتباط برقرار کند

[3] مثل خواندن عقد

[4] لغویت ناظر به نوع آگاهانه اعتبار است نه همه انواع اعتبار به معنی الاخص

[5] تااینجا سه نوع اعتبار به معنی الاخص مطرح شد1.ناآگاهانه قبل الاجتماع 2.ناآگاهانه بعد الاجتماع 3.آگاهانه

[6] عبارت اخری:اثررفتاری خودآگاه

[7] بلکه بسیاری از انها درباره مسایل فردی بود و ربطی به آثار نداشت

[8] این اثر یک اثر غیر اختیاری است همچنین است انتقال خصوصیات در استعاره ومجازات

[9] مثلا در مثال آب البالو باشنیدن اسمش بخاطر قران  آن با وجه شبهی با دارو انسان تحریک به خوردن میشودومعده او نسبت به ترشی مفروض از البالو ترشح نشان میدهد لذا میبینیم که هیچ پذیرشی لازم نیست بلکه واکنشی غیر اختیاری است

[10] چون بدون قبول اثررفتاری ندارد

[11] مثل عقد اجاره

[12] به عبارت دیگر هرجاکه اسناد الشی الی غیرماهوله کردیم درواقع یک اعتبار صورت گرفته است

[13] ناخودآگاه

[14] به نحو اعتبار قبل الاجتماع پس این اعتبار قانونی نیست

[15] نشانه ان این است که مثلا در الفاظ قبیحه عرف نه تنها فکر نمیکند که فقط معنی قبیح است بلکه دربدو امرفکر میکند این لفظ است که استقلالا قبح دارد

[16] اعتبار بعد الاجتماع ناخودآگاه

[17] البته این اعتبار ربطی به نام گذاری ندارد بلکه مرحله ای بعد ازنامگذاری و بعد از استعمال و بعد از کثرت استعمال است  ودلالت لفظیه در گرو این اعتبار نیست

[18] ازمنظر مرحوم علامه دراینجا یک نوع اتحاد بین لفظ و معنی اعتبار شده است وکار اعتبار تمام شده است البته استاد میفرمایند به نظر ما اینجا حقیقت وضع نیست  بلکه این از مقارنات وضع است

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی